شبنم کرمی- هنوز عطر و بوی ماه رمضان بر جانمان نشسته و تقارن روزهای عید سعید فطر با روز معلم که شغلی همچون انبیاء دارد این شادمانی را دوچندان کرده است.
روی دیوار مدرسه نوشته است: «معلم، شمع جمع آفرینش»، امروز سخن از آموزگاری فقید است که معلمی حتی با نام او عجین شده بود.
شادروان حاج مهدی معلمی، معلم قرآن دبیرستان پسرانه شهید هاشمینژاد ۴ بود که شهریور سال پیش بر اثر بیماری کرونا درگذشت.
اما دانشآموزانش با رفتن او نهتنها فراموشش نکردند که یادش را به شیوهای ارزشمند گرامی داشتند. حدود صد نفر از دانشآموزان مرحوم معلمی که هیچیک مکلف نبودند در حرکتی جمعی، یک روز را به یاد او روزه گرفته و ثواب آن را به روح معلم عزیزشان تقدیم کردند.
با تعدادی از آنها دراینباره گفتگو کردیم که میخوانید.
متین بنیاسدی دیگر دانشآموز این معلم درگذشته هم ۱۴ سال دارد و در این حرکت جمعی شرکت کرده است.
او میگوید: آقای معلمی نسبت به دانشآموزان بسیار صبور و دلسوز بودند. ما نوجوان بودیم و پر تحرک، اما ایشان همیشه با صبر، احترام و مهربانی با ما برخورد میکردند.
او ادامه میدهد: آقای معلمی در پایههای هفتم و هشتم تنها دلیل علاقهمندی ما به قرآن بودند و همه ما توانستیم در این درس پیشرفت کنیم.
متین توضیح میدهد: با کمک آقای دامنپاک برنامهای چیدیم تا در ایامی مبارک به روح معلم فقیدمان هدیهای ارزشمند در شأن یک معلم خوب اهدا کنیم و ادای احترامی کرده باشیم و دینمان را ادا کنیم.
از آنجا که روزه ثواب زیادی دارد و میتوانستیم همزمان انجامش دهیم این عبادت انتخاب شد.
او ادامه میدهد: بهنظر من معلم خوب کسی است که بتواند صبور باشد و با بچههای کلاس ارتباط دوستانه همراه احترام برقرار کند، نه اینکه فقط ارتباط یکسویه احترام دانشآموز به معلم بینمان باشد که آقای معلمی این رابطه را ایجاد کرده بودند و رابطه خیلی خوبی با همه دانشآموزان داشتند.
مهدی عاشوری نیز که پایه هشتم است و پایه هفتم حضور در کلاس آقای معلمی را تجربه کرده است میگوید: فقط یک جلسه ایشان را حضوری دیدم.
آن زمان طرحی پیشنهاد کردم تا روزی دو صفحه قرآن بخوانیم که تا پایان سال ختم شود، خاطرم هست در این راه آقای معلمی خیلی ما را تشویق و همراهی کردند و پیگیری کردند که ما بیشتر انرژی داشته باشیم و کار را به انتها برسانیم.
او ادامه میدهد: پس از فوت آقای معلمی خیلی غمگین شده بودم و یادآوری خاطراتی که با ایشان داشتم قلبم را فشرده میکرد.
مدارس که آغاز شد هم خیلی جای ایشان را خالی میدیدیم. آقای دامنپاک تازه به این مدرسه آمده بودند.
وقتی کلاس شروع شد از اینکه دیگر آقای معلمی در بین ما حضور ندارند حس بدی داشتیم، اما آقای دامن پاک توانستند به ما آرامش دهند.
او با اشاره به ارزش والای مقام معلم میگوید: کاری که امروز انجام دادیم برای نخستینبار در کشور انجام شده است که امیدوارم سایر دانشآموزان الگو بگیرند و این زنجیره ثواب بهعنوان روشی برای تجلیل از مقام معلمانی که امروز میان ما نیستند ادامه یابد.
سجاد اسماعیلپور از دانشآموزان مرحوم معلمی که امسال پایه نهم است و پایههای هفتم و هشتم با ایشان کلاس داشته میگوید: از آقای معلمی هر چه بهیاد میآورم جز مهربانی و دلسوزی نیست.
وقتی کلاسهایمان مجازی شد تنها دبیری که پیش از دیگران گروهی برای ما ایجاد و با ما ارتباط برقرار کرد آقای معلمی بود.
او ادامه میدهد: دو ساعت پس از وفات آقای معلمی از این اتفاق خبردار شدم و از آنجا که از ماجرای بیماری اطلاع نداشتم از خبر مرگشان شوکه شدم.
سجاد درباره منشا این روزه گرفتن جمعی توضیح میدهد: با نظر آقای دامنپاک دبیر کنونی قرآنمان تصمیم گرفتیم با هدف تجلیل از مقام معلم، یک روز مشخص همگی روزه بگیریم و ثواب این حرکت جمعی را به روح آن بزرگوار تقدیم کنیم.
قرار شد هریک از بچهها تمایل دارد شرکت کند که بیشتر بچهها مشارکت کردند.
او ادامه میدهد: برنامه امروز یکی از حرکتهای معدودی است که به این شکل انجام گرفته و اتفاق بسیار زیبایی است که میتواند الگویی باشد برای همه دانشآموزان تا بدانند از مقام معلم حتی پس از فوتش هم میتوانند تجلیل کنند.
وی میگوید: جایگاه و مقام معلم چه در قبال رشد فردی و شخصی معلم و چه در ساحت اجتماعی جایگاه بسیار والا و مهمی است بهگونهای که منش و گفتار معلم خیلی بر پرورش، عملکرد، فعالیت و اعتقادات و افکار دانشآموزان تاثیرگذار است.
نمونه این تاثیر را امروز میبینیم که اگر آن را به اتفاق امروز بسط دهم میبینیم که بچههای غیرمکلف متاثر از یک دبیر خوب یک فعالیتی را در تجلیل از ایشان انجام دادند و ما میفهمیم که این بزرگوار حتما آنقدر معلم خوبی بودند که چنین واکنشی از سوی دانشآموزانشان شاهدیم که در حقیقت نشاندهنده جایگاه مهم معلم در اجتماع است.
سجاد عقیده دارد: معلمی که بتواند بیشتر با دانشآموزان خودش حس و ادراک انسانی ایجاد کند خاطره ماندگارتری در ذهن آنها از خود بجا میگذارد.
یعنی بیشتر از آنکه فقط رابطه کلاسیک تعریف شده معلم شاگردی باشد احساس انسانی دو طرفهای فراهم کند و بستری برای ابراز این احساسات فراهم شود که در قبال آن دانشآموزان هم میتوانند این ادراک را ایجاد کنند که به صورت دو طرفه میتواند در روابط اجتماعی و تحصیلی آنها و روند پیشرفت تحصیلی و اجتماعی ما نقش زیادی داشته باشد.
در پایان بانو عصمت نجفیثانی، همسر مرحوم معلم فقید حاج مهدی معلمی درباره این معلم بزرگوار میگوید: ایشان ۳۳ سال سابقه تدریس داشتند ابتدا بهعنوان معلم زبان انگلیسی و سپس با توجه به انس و علاقهای که به قرآن داشتند به تدریس قرآن پرداختند.
۶ سال هم در مدرسه هاشمینژاد معلم قرآن بودند و علاوه بر آن کلاسشان، کلاس درس اخلاق بود.
وی اضافه میکند: مرحوم معلمی همیشه با مطالعه سر کلاس میرفتند و یکی از آموزشهایی که تاکید داشتند نماز و احترام به والدین بود.
خودشان هم خیلی برای دانشآموزان احترام قائل بودند، گاهی که از صحبتهایشان برای دانشآموزان در خانه تعریف میکردند ما تعجب میکردیم و میگفتیم این سخنان در حد دانشجویان و طلاب است و شما در پایه اول متوسطه بیان میکنید!
میگفتند بچههای این روزگار خیلی فهمیده و دانا، پاک و با ظرفیت هستند و بذر سالمی لازم است که در وجودشان پاشیده شود.
دست همه را از بیگانه و آشنا میگرفتند و هر کاری از دستشان بر میآمد انجام میدادند و برایشان شخص مهم نبود.
او درباره دلیل حرکت ارزشمند دانشآموزان همسرش اعتقاد دارد: اخلاصی که در عمل آقای معلمی بود این ثواب را به دنبال داشته است.
همیشه گمنام کار میکردند و رابطه صمیمانهای که با دانشآموزانشان داشتند سبب شده پس از چند ماه از فوتشان آنها یک حرکت مخلصانه و مبتکرانه انجام دهند که برای ما هم خیلی غیرمنتظره بود.
به همین دلیل دوست داشتیم به شکلی قدردانیمان را به بچهها ابراز و در این ثواب شریک شویم که کمترین کار این بود که افطاری در خدمتشان باشیم و یک جلد قرآن برای هر کدام از بچهها هدیه تهیه کردم که به یاد معلم قرآنشان تقدیم کنیم.
بانو نجفیثانی ادامه میدهد: بیماری ایشان تا فوت یک هفته بیشتر طول نکشید، اما وقتی در این مدرسه برایشان مراسم گرفتند بسیاری از مادران میگفتند بچههای ما تا الان گریه نکرده بودند، اما اکنون یک هفته است گریه میکنند.
تا نزدیک چهلم بیشتر بچهها عکس پروفایلشان عکس آقای معلمی بود. اول شهریور فوت کردند و اول مهر که دخترم وارد کانال شاد شدند بسیاری از بچهها با لحن بچگانه خود برای ایشان پس از مرگ هم پیام گذاشته بودند که «آقا دلمان برایتان تنگ شده، آقا خدا رحمتتان کند.»
او میگوید: تاکید ما ابلاغ پیامی برای معلمان و دانشآموزان است که سرلوحه کارشان قرار دهند که نوع ارتباط شاگرد معلمی چقدر میتواند موثر باشد و چه اندازه در تعیین مسیر زندگی بچهها تاثیرگذار است.
بسیاری از این بچهها حتی به سن تکلیف نرسیدهاند و چهرههایی سرشار از معصومیت دارند، کسی آنها را مجبور نکرده و ابراز خوشحالی میکنند که امروز روزه گرفتهاند که این جز یک رابطه دلی نمیتواند باشد.